خاطرات موتورسیکلت

خاطرات موتورسیکلت

صحنه‌ای از فیلم خاطرات موتورسیکلت
(وقتی چه‌گوارای جوان تصمیم می‌گیرد شب تولدش را در کنار جذامی‌های رنج‌دیده بگذراند)
کارگردان: والتر سالس
لینک IMDB

The Motorcycle Diaries
Director: Walter Salles
2004

(اسمی که روی قایق گذاشته‌اند یعنی: آدم خوب)

بدرود فرمانده | ناتالی کاردون
در میان طوفان | سرود مدرسه فرزانگان

در میان طوفان
چون تیره شد نور امید
یاد آریم سرود دیروز
چون گرمای نور خورشید

دیروز امید پریدن
بالا رفتن و رسیدن
راهی که با هم پیمودیم
دیروزی که با هم بودیم

در کوران پاییز
دستمان به دست هم بود
می‌بستیم پیمان یاری
قلبمان گواهمان بود

که تا خورشید فروزان
از آسمان‌ها برآید
با هم دنیا را بسازیم
سبز و آزاد گرم و زیبا

لاله‌ها سرودند
آسمان در انتظار است
بر زمین امید رویش
در آرزوی بهار است

فردا صد ستاره روید
از آسمان‌ها بریزد
فردا از قلب ظلمت‌ها
نور گرمی برمی‌خیزد

چون رود لحظه‌ها گذشتند
دستمان از هم جدا شد
رفتیم در دل نور پیمان
ابر و دریا گریه کردند

امروز هر گوشۀ دنیا
گر با همیم و گر تنها
با هم همراه و هم‌پیمان
ره پیماییم سوی فردا

فردا صد ستاره روید
از آسمان‌ها بریزد
فردا از قلب ظلمت‌ها
نور گرمی برمی‌خیزد