پرنده فقط یک پرنده بود

فروغ فرخزاد

فروغ فرخزاد

پرنده گفت چه بویی چه آفتابی آه
بهار آمده است
و من به جستجوی جفت خویش خواهم رفت

پرنده از لب ایوان
پرید مثل پیامی پرید و رفت
پرنده کوچک بود
پرنده فکر نمی‌کرد
پرنده روزنامه نمی‌خواند
پرنده قرض نداشت
پرنده آدم‌ها را نمی‌شناخت

پرنده روی هوا
و بر فراز چراغ‌های خطر
در ارتفاع بی‌خبری می‌پرید
و لحظه‌های آبی را
دیوانه‌وار تجربه می‌کرد

پرنده آه فقط یک پرنده بود

فروغ فرخزاد

پرنده
از کتاب: شعرهایی برای کودکان | تصویرگر: بهمن دادخواه

دسته‌بندی مطالب | شکل اول

دسته‌بندی مطالب | شکل دوم